کفشهایم
را نده...!!!
پا برهنه میروم!
تا در حریم تنهایی خود
با نگاه به تاول های پایم
من کجا..!!؟
عاشقــــی کجــــــا!؟؟
کفشهایم
را نده...!!!
پا برهنه میروم!
تا در حریم تنهایی خود
با نگاه به تاول های پایم
من کجا..!!؟
عاشقــــی کجــــــا!؟؟
حکایت من
حکایت کسی است که عاشق دریا بود اما قایق نداشت
دلباخته ی سفر بود اما همسفر نداشت
حکایت کسی است که زجر کشیده اما ضجه نزد
زخم داشت و ننالید
گریه کرد اما اشک نریخت
حکایت من حکایت چوپان بی گله و ساربان بی شترست!
حکایت کسی که پر از فریاد بود اما سکوت کرد
تا همه ی صداها را بشنود...
از دیگران بپرسید
یک شب چند روز طول میکشد؟!
مطمئن باشید آنهایی که به شما میخندند
آدمهای تنهایی نیستند!
در سکوت و با سکوت با تو حرف میزنم...
که روزهاست گوشها،
توان اوج موج حرفها،
برایشان بسان فاجعه استــــــــ ــ ـ ــــ...
تعداد صفحات : 13